خیلی وقت بودازدیدارهای فیزیکی پرهیزمیکردم.حوصله فیس وافاده های جنس مونث رانداشتم.اصلاباجنس مونث نیازعاطفی من حل نمیشدبلکه بیشترمشکل معده پیدامیکردم.گاهی وقت هاجنس مونث اونقدرروی معده من اثرمنفی میگذاشت که دلم میخواست تاابدالدهرقرص خواب بخورم ومعتادبه خواب بشوم.

اینکه معتادبه خواب بودم دلیل های بیشتری داشت دارایی گنجینه لغات من درحدیک بچه کلاس اولی بود.اگربه من میگفتندجاه طلب نمیفهمیدم یعنی چه یااگربجای کلمه سلمانی ازکلمه آرایشگاه استفاده میکردم به من الف بچه گیرمیدادن یعنی همان ایرادواشکال گرفتن های کلاس املااینجاهم برقراربود.راستش ازکتابی حرف زدن بیزاربودم دلم نمیخواست بجای کلمه توازکلمه شمااستفاده کنم درواقع کلمه شمارابرای افرادی که هیچ صمیمیتی باهام نداشتن استفاده میکردم.بخشی ازاین لحاظ بودکه صمیمی بودن موجب میشدجیب آدم راخالی کنند.یعنی دونگی بزن بریم سوارتاکسی ویابریم سینماوتمام پولش رابریزم توخیک فیلمسازی که فیلمش دوریال هم ارزش نداره وراننده ای که مداوم سعی میکنه بفهمه چقدرتودنیاکاسبی کردی.

تجردلطف بزرگش همین بود.

برخورددوگانه باداعش قسمت اول

بالای شهروپایین شهرقسمت دوم

MATRIXجلدپایانی قسمت پنجم

یعنی ,مونث ,کلمه ,های ,خواب ,دلم ,استفاده میکردم ,هیچ صمیمیتی ,صمیمیتی باهام ,باهام نداشتن ,که هیچ

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پارچه فلامنت دورهمی کتابخانه عمومی فردوسی سنندج فیزیوتراپی فروشگاه رقص نور دانلود جزوه pdf برای تو مینویسم رها جانم موقوفه اهل بیت، مدرسه معارفی و خیمة الانتظار روستای خلق آباد جاهای خالی دانلود فیلم و سریال جدید کاملا رایگان