صدای تیربارمیادخوب گوش کن محمود.محمودکه گوشش براثرصدای انفجارکرشده بودگفت این بعثی هاچرانمیرن خانه خودشان ازماچه میخواهند؟محمدگفت هرچه داری ونداری رابعنوان غنیمت میخواهند.

خلوت شده جاده مثل اینکه بعثی هارفته اندجهت به نوامیس.محموداین حرف هارادرهنگامی که میدیدولی نمیشنیدمیزدباکلی نارنجک سمت جاده رفت.

علی که هنوزمتوجه نشده بودگوش محمودکرشده دنبالش میرفت.

هردوجهت کشتن بعثی هاعازم میدان نبردبودند.

برخورددوگانه باداعش قسمت اول

بالای شهروپایین شهرقسمت دوم

MATRIXجلدپایانی قسمت پنجم

بعثی ,جاده ,رفت ,علی ,نشده ,هنوزمتوجه ,سمت جاده ,نارنجک سمت ,جاده رفت ,رفت علی ,که هنوزمتوجه

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نورفی بلاک سایت مرجع دانلود پایان نامه - تحقیق - پروژه فراق دل دانلود کتاب اخلاق اسلامی احمد حسین شریفی عمومی آموزش طب سوزنی در اصفهان | تضمینی سایت پرسشنامه وپرسشنامه های استاندارد دنیای تکنولوژی صدای مشاور Kpop Zoom