بایداون توباشه.این حرف استیو دررابطه باچاه جادوگرفائزه بود.جادوگرفائزه دختری ازنسل جادوگران عهدعتیق بودکه درعصرپادشاهی اسکندرمقدونی به چاهی عمیق انداخته شده بود.بعدازگذرزمان از چاه هروقت آبی برداشته میشدونوشیده میشدافراددچارحسی همچون علاقه به کشتن نوزادانسان پیدامینمودند.

چماق خوردن این افرادباعث میشدنسیمی همچون بادصبابه زندگی افرادسرازیرگردد.امااین افرادتازمانی که چاه وجودداشت نابودنمیشدند.

سیلویانگاه به ته چاه انداخت جزسیاهی ومارمولکی بزرگ ویک لاک پشت چیزدیگری نمیدید.

درهمین حین استیواورابه درون چاه انداخت.استیوبعدازانداختن سیلویاداخل چاه خودش هم داخلش پرید.

انتهای چاه به دنیای جادوگران وصل میشداین دنیای بزرگ ازسطح تاانتهابه شکلی ساخته شده بودکه افرادبعدازعبورجادوشده وبه شکل حیوانی که نیمه انسان هست درمیامدند.

بعدازعبورافرادواردیک گردونه حونی شکل میشدندومجدداانسان میشدنددرمسیرمداوم تبدیل به هیولاوانسان میشدند.

ماننداین بودکه مداوم دربین زمین وبهشت وجهنم وبرزخ وارواح مختلف شکلشان درهرساعت عوض شود.بااین اوصاف چه افرادی به آنهااعتمادمینمودند.

برخورددوگانه باداعش قسمت اول

بالای شهروپایین شهرقسمت دوم

MATRIXجلدپایانی قسمت پنجم

چاه ,بودکه ,جادوگران ,شکل ,انداخت ,جادوگرفائزه ,چاه انداخت ,ساخته شده ,بودکه افرادبعدازعبورجادوشده ,شده بودکه ,شکلی ساخته

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آرمند پشتیبانی شبکه زندگی شاداب کد تخفیف و کد معرف فروشگاه های اینترنتی باسلام، بایا و ... خشکبار قصران سایت تخصصی انشا فیزیک _ دانشگاه صنعت نفت بیکرانگی لبخند ماه در من نهفته گویا، یک دایناسورِ خوب! کانون فرهنگی چکاد